مرکز مطالعات ايران و بالکان
کمک به مرکز
SMS System Login


News
فراخوان عضویت

مرکز مطالعات ایران، بالکان و اروپای مرکزی از علاقه مندان و پژوهشگران در سراسر جهان دعوت به عضویت می نماید.

نخستین نشست مدیران ایرانشناسی در بالکان و اروپای مرکزی
نخستین نشست مدیران ایرانشناسی در بالکان و اروپای مرکزی

برای نخستین بار مدیران دپارتمان های ایرانشناسی در منطقه بالکان و اروپای مرکزی به دعوت مرکز در دانشگاه صوفیه گرد هم آمدند.


Ready SMS
عبارت جستجو:
شك و ترديد امري يكسره طبيعي است؛ آدمي هرگز از آنچه بايد بخواهد آگاهي ندارد زيرا زندگي يك بار بيش نيست و نمي توان آن را با زندگي هاي گذشته مقايسه و يا در آينده درست كرد. [ميلان كوندرا]
هيچ وسيله اي براي تشخيص تصميم درست وجود ندارد زيرا هيچ مقايسه اي امكان پذير نيست. [ميلان كوندرا]
اگر نخستين تمرين زندگي خودِ زندگي باشد پس براي زندگي چه ارزشي مي توان قايل شد [ميلان كوندرا]
كسي را از روي همدردي دوست داشتن دوست داشتن حقيقي نيست. [ميلان كوندرا]
آن كس كه استعداد دشوار همدردي ( احساس مشترك ) را دارا نيست به سردي رفتار ديگران را محكوم مي كند. [ميلان كوندرا]
هيچ چيز از احساس همدردي دشوارتر نيست. حتي تحمل درد خويشتن به سختي دردي نيست كه به گونه اي مشترك با كسي ديگر براي يك نفر ديگر يا به جاي شخص ديگري مي كشيم و قوه ي تخيل ما به آن صدها بازتاب مي بخشد. [ميلان كوندرا]
بشر - چون تنها يك بار زندگي مي كند- به هيچ وجه امكان به اثبات رساندن فرضيه اي را از راه تجربه ي شخصي خود ندارد به گونه اي كه هرگز نخواهد فهميد كه پيروي از احساسات كار درست يا نادرستي بوده است. [ميلان كوندرا]
مجازات كردن كسي كه نمي داند چه مي كند نشانه ي توحش است. [ميلان كوندرا]
يك بار حساب نيست؛ يك بار مثل هيچ وقت است. [ميلان كوندرا]
تاريخ به سبكي زندگي يك فرد است؛ بيش از اندازه سبك به سبكي پَر است مانند گرد و غبار در هوا معلق است مانند چيزي است كه فردا ناپديد مي شود. [ميلان كوندرا]
عشق آن گونه اشتياق و تمايلي است كه ما به آن نيمه ي از دست رفته ي خود داريم. [ميلان كوندرا]
مرگ يك پيشامد بسيار ساده است كه به آساني رخ مي دهد مثل تمام پيشامدهاي ديگر. [ميلان كوندرا]
شريف ترين احساسات مي تواند به آساني براي توجيه بزرگترين وحشت ها به كار گرفته شود. [ميلان كوندرا]
بي توجهي به زن كفر كبير و بي احترامي بزرگي به آفريده هاي خداوند است. [ميلان كوندرا]
يكي از حقوق جدايي ناپذير داستان نويس اين است كه بتواند داستان خود را بازنويسي كند؛ اگر از آغاز داستان بدش بيايد بتواند آن را از نو بنويسد يا روي همه ي آن خط بكشد. [ميلان كوندرا]
مردم هميشه فرياد مي زنند كه مي خواهند آينده ي بهتري بسازند. اين حقيقت ندارد. آينده خلايي است بي عاطفه نسبت به همه. [ميلان كوندرا]
مردم تنها به اين دليل مي خواهند ارباب آينده شوند كه گذشته را دگرگون سازند. [ميلان كوندرا]
آدم هنگامي كه صف را ترك مي كند دوباره مي تواند به آن باز گردد ولي زماني كه دايره اي بسته مي شود ديگر راه بازگشتي وجود ندارد. [ميلان كوندرا]
رمان نتيجه ي تصور بيهوده ي بشر مبني بر توانايي شناخت همنوعانش است. [ميلان كوندرا]
آدمي كه كتاب مي نويسد يا همه چيز است يا هيچ و چون هرگز همه چيز به هيچ كس داده نمي شود هريك از ما كه كتاب مي نويسيم هيچيم. [ميلان كوندرا]
آنگاه كه نويسنده ي درون هر فرد پا به هستي مي گذارد به دوره ي ناشنوايي و از دست دادن درك جهاني نزديك هستيم. [ميلان كوندرا]
نام به چَم پيوند با گذشته است و مردمي كه گذشته اي ندارند مردمي بي نام و نشانند. [ميلان كوندرا]
يادبودها در سراسر دنيا پراكنده اند. اگر بخواهيم آنها را پيدا كنيم و از مخفيگاه هايشان بيرون بكشيم بايد سفر كنيم. [ميلان كوندرا]
آدم زماني كه هدف برايش اهميت نداشته باشد نمي پرسد كه به كجا دارد مي رود! [ميلان كوندرا]
حتي ساده ترين شنوندگان آنچه را كه مي گذرد كم و بيش تشخيص مي دهند. [ميلان كوندرا]
Back   1  -  2  -  3  -  4  -  5  -  6   Next
تمامی حقوق متعلق به مرکز مطالعات ایران، بالکان و اروپای مرکزی می باشد. طراحی توسط پورتال ایمن